صبحی دیگر

  • ۰
  • ۰

یعقوب وار وااسفاها همی‌زنم

دیدار خوب یوسف کنعانم آرزوست

 ……………

والله که شهر بی‌تو مرا حبس می‌شود

آوارگی و کوه و بیابانم آرزوست

 ……………

زین همرهان سست عناصر دلم گرفت

شیر خدا و رستم دستانم آرزوست

 ……………

جانم ملول گشت ز فرعون و ظلم او

آن نور روی موسی عمرانم آرزوست

  • ۹۶/۰۷/۰۱
  • مهدی یار

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی